جدول جو
جدول جو

معنی اصابت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

اصابت کردن(مُ دَ لَ)
به هدف خوردن. به نشانه رسیدن تیر و جز آن. رسیدن.
لغت نامه دهخدا
اصابت کردن
به هدف خوردن، به نشانه رسیدن تیر و قرعه به او اصابت کرد
تصویری از اصابت کردن
تصویر اصابت کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قصارت کردن
تصویر قصارت کردن
شستن، شستشو دادن، برای مثال امام خواجه که بودش سر نماز دراز / به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد (حافظ - ۲۷۲ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
پذیرفتن قبول کردن مستجاب کردن گردن نهادن خواهش و مراد کسی را بر آوردن روا کردن، دفع فضول کردن، یا اجابت کردن معده. دفع فضول کردن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثبات کردن
تصویر اثبات کردن
ثابت کردن، تصدیق کردن
فرهنگ لغت هوشیار
نماریدن، فرمان دادن، رازگونگی، اندرز دادن، رایزنی نمودن بسوی چیزی بدست و ابرو و جز آن، فرمودن کسی را فرمان دادن، با حرکتی دست و چشم و ابرو مطلبی را القا کردن برمز نمودن، تقریر کردن بیان کردن، شور کردن مشورت کردن، نصیحت کردن اندرز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
فرمان بردن نیوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقامت کردن
تصویر اقامت کردن
ماندن ماندگار شدن درنگ کردن متوقف شدن آرام گرفتن بجای ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امامت کردن
تصویر امامت کردن
پیشوایی کردن، پیشنمازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شستن شستشو دادن شستن: امام خواجه که بودش سر نماز دراز بخون دختر رز خرقه را قصارت کرد. (حافظ 90)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتابت کردن
تصویر کتابت کردن
نوشتن تحریر کردن: (تا نوبت وراثت به یعرب بن قحطان رسید اول کسی بود که بخط عرب کتابت کرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصابرت کردن
تصویر مصابرت کردن
شکیبیدن شکیبایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وصایت کردن
تصویر وصایت کردن
سفارش کردن اندرزنیدن وصیت کردن سفارش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجابت کردن
تصویر اجابت کردن
برآوردن، پاسخ دادن، پذیرفتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اثبات کردن
تصویر اثبات کردن
فرنودن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قصابی کردن
تصویر قصابی کردن
Butcher
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
Compete, Contest
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اثبات کردن
تصویر اثبات کردن
Evidence, Prove, Substantiate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
Obey
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اثبات کردن
تصویر اثبات کردن
udowadniać, udowodnić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
słuchać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
змагатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
слухати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اثبات کردن
تصویر اثبات کردن
доводити , довести
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قصابی کردن
تصویر قصابی کردن
rzeźnik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قصابی کردن
تصویر قصابی کردن
metzger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
konkurrieren, wettbewerben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اثبات کردن
تصویر اثبات کردن
beweisen, untermauern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
gehorchen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قصابی کردن
تصویر قصابی کردن
мясник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
соревноваться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
слушать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اثبات کردن
تصویر اثبات کردن
доказывать , доказать , подтверждать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قصابی کردن
تصویر قصابی کردن
açougueiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رقابت کردن
تصویر رقابت کردن
konkurować, rywalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی